ویژگی های تولید محتوا با کیفیت

محتوایی را منتشر کنید که برای کاربر و کسب و کار متناسب و مفید است. در واقع فقط یک اصل اساسی محتوای خوب وجود دارد: این محتوا باید برای تجارت شما، کاربران شما و متناسب با نیاز آنها باشد. از نظر روش تحویل، از نظر سبک و ساختار و بیش از هر چیز از نظر ماهیت مناسب باشد. استراتژی محتوا عملی است که تعیین می کند هر یک از این موارد برای پروژه شما به چه معناست و چگونه می توانید از جایی که اکنون هستید به آن نقطه برسید.

مناسب برای کاربر

محتوا زمانی برای کاربران مناسب است که به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک کند. حال گاهی این هدف ممکن است فقط سرگرمی باشد (تولید محتوا سرگرم کننده مانند داستان و طنز یا جملات زیبا و …)، گاه ممکن است این هدف خواندن اخبار و اتفاقات روز باشد(تولید محتوا خبری و مستند) یا هر هدف دیگری که کاربرانتان برای رسیدن به آن به سراغ رسانه شما آمده اند. همه اینها مستلزم این است که شما عمیقاً در ذهن کاربران خود قرار بگیرید. بخشی از این اقدام ذهن خوانی باید به درک دقیق اهداف کاربران و تجزیه و تحلیل معنی دار کاربر و شناسایی رفتارهایی مانند آنها چه کاری انجام می دهند؟ آنها چه حسی دارند؟ آنها قادر به چه کاری هستند و … بپردازد.

مناسب برای کسب و کار

محتوا زمانی برای کسب و کار شما مناسب است که به شما کمک کند اهداف تجاری خود را به روشی پایدار انجام دهید.

اهداف تجاری شامل مواردی مانند افزایش فروش، کسب سود، بهبود خدمات پشتیبانی فنی و …  می باشد و ترفند دستیابی به این  اهداف با استفاده از فرآیندهای پایدار است. محتوای پایدار محتوایی است که شما می توانید بدون شکسته شدن، بدون پایین آمدن کیفیت از طریق محتوا ایجاد و نگهداری کنید.

اگرچه اساساً حق و حقوق کسب و کار با حق و حقوق کاربران یکی است، اما  محتوای منتشر شده برای توسعه و معرفی کسب و کارها بدون خواننده، بیننده و شنونده بی معنی هستند و محتوایی که بدون توجه به نیازهای کاربران ایجاد می شود، به ناشران آسیب می رساند زیرا کاربران را نادیده می گیرند، در حقیقت آنچه به کاربران شما آسیب می رساند، به شما آسیب می رساند.

محتوای خوب باید مفید باشد

برای هر یک از مطالب یک هدف مشخص تعریف کنید و محتوا را در برابر این هدف ارزیابی کنید.

تعداد کمی از نویسندگان قصد تولید محتوایی را دارند که باعث خستگی، گیج شدن و تحریک کاربران شود، اما با این وجود خیلی از وبسایت ها پر از محتوای کرکی، بی هدف و آزار دهنده هستند. این نوع محتوا خنثی نیست، برعکس به طور فعال وقت و هزینه را هدر می دهد و بر خلاف اهداف کاربر وکسب کار عمل می کند.

برای دانستن اینکه آیا محتوای مناسبی برای یک صفحه (یا ماژول یا بخش) دارید یا خیر، باید بدانید که این محتوا قرار است چه کاری انجام دهد. ویژگی بیشتر نتایج بهتری ایجاد می کند. اهداف احتمالی زیر را برای یک قسمت از محتوای مربوط به محصول در نظر بگیرید:

فروش محصولات

 این موضوع چنان مبهم است که بی معنی است و واژه‌ ای است  که تنها سر و صدای زیاد تولید می کند. 

فروش محصول فرآیندی است که از بسیاری کارهای کوچک تشکیل شده است، مانند بحث در مورد مزایا، نقشه برداری از آنها بر روی ویژگی ها، نشان دادن نتایج و ارزش و درخواست از مردم برای خرید. اگر هدف به این اندازه مبهم باشد، نمی دانید محتوا کدام یک از این وظایف را انجام می دهد!

مزایای این محصول را لیست کنید و نشان دهید این چیزی است که یک محتوا در واقع می تواند انجام دهد. به عنوان مثال اگر محصولی دارید که برای کادر درمان است:

نشان دهید که چگونه این محصول به پزشکان و پرستاران کمک می کند، اگر می توانید نیازهای پزشکان و پرستاران را کشف کنید، می توانید محتوایی تهیه کنید که در این راستا باشد. و اگر قبل از اینکه بخواهید کالایی را به آنها بفروشید نمی توانید به نیاز آنها پی ببرید، پس باید نگران محتوایی باشید که ساخته اید!

محتوای با کیفیت، کاربر محور است

در یک پروژه وب، طراحی کاربر محور به این معنی است که محصول نهایی باید نیازهای واقعی کاربر را برآورده کند و خواسته های واقعی آنها را برآورده سازد.

در روانشناسی چیزهای روزمره، دانشمند شناختی دونالد نورمن قبل از طراحی محصولات در مورد اهمیت اصلی درک مدل ذهنی کاربر نوشت. در سیستم طراحی کاربر محور که وی از آن حمایت می کند، طراحی باید “اطمینان حاصل کند که (1) کاربر می تواند بفهمد چه کاری انجام دهد و (2) کاربر می تواند آنچه را که اتفاق می افتد تشخیص دهد” (دونالد نورمن ، روانشناسی امور روزمره، ص 188)

اکنون برای هر قسمت از محتوای پروژه خود همین کار را انجام دهید و یک چک لیست مفید از آنچه واقعاً برای دستیابی به آن تلاش می کنید خواهید داشت. اگر به نظر دلهره آور است فکر کنید که تلاش برای ارزیابی ایجاد یا تجدید نظر در محتوا بدون در نظر گرفتن هدف چقدر دشوارتر است.

انتشار مطالبی که تنها به تعریف و توصیف محصول می پردازد ( محتوای خودشیفته)، خوانندگان را از خود بیگانه می کند. اکثر سازمانهای موفق به این موضوع پی برده اند اما متاسفانه با این حال بسیاری از سایتها هنوز در چارچوب سازمانهای داخلی ساخته شده اند ، که با بیانیه های ماموریت طراحی شده برای استفاده داخلی و نام های خاص و اصطلاحات مختلف ایده های رایج درگیر هستند.

گر شما تنها کسی هستید که محصول یا خدمات مطلوبی را ارائه می دهید، ممکن است بلافاصله اثرات محتوای خودشیفته را نبینید، اما در نهایت شخصی با ارائه همان محصول به روشی کاربر محور با شما رقیب خواهد شد وگوی سبقت را خواهد ربود!  

محتوای خوب واضح است

وقتی می گوییم چیزی روشن است، منظورمان این است که ارتباط برقرار می کند، اصطلاحا نور عبور می دهد!  محتوای خوب با زبانی که آنها می فهمند با مردم صحبت می کند و به گونه ای سازماندهی شده است که استفاده از آن را آسان می کند.

استراتژیست های محتوا معمولاً برای تولید و تجدید نظر در محتوایی که کاربران می خوانند، گوش می دهند و تماشا می کنند و در واقع  به دیگران نویسندگان ، ویراستاران و متخصصان چندرسانه ای متکی هستند.

وضوح فضیلتی است که باید در تولید کار خود از آن پیروی کنیم. اهداف، جلسات، محصولات قابل تحویل،  روندها و …  همه از عشق به وضوح بهره مند می شوند.

محتوای خوب سازگار است

برای بیشتر مردم، زبان واسطه اصلی ما با یکدیگر و با دنیای خارجی است.  برخی از نویسندگان وابستگی زیادی به سبک خاصی دارند که متاسفانه همه فهم نیست و این در تاثیرگزاری محتئا خلل ایجاد می کند، اما نویسندگان ماهر و حرفه ای سازگاری را بسیار بالاتر از ترجیحات شخصی قرار می دهند.

مطالب بی مورد را حذف کنید!

برخی از سازمان ها دوست دارند مطالب زیادی منتشر کنند. شاید به این دلیل که آنها اعتقاد دارند داشتن یک نمودار سازمان، بیانیه ماموریت، اعلامیه چشم انداز و یک فیلم الهام بخش از شرکت در صفحه درباره ما ساعتها و روزهایی را که برای تولید آن محتوا صرف کرده اند را تأیید می کند!

 اگر محتوای بیش از حد در وبسایتمان ارائه دهیم، چه اهمیتی دارد؟

محتوای بیشتر، جست و جو را دشوارتر می کند. از سوی دیگر، گسترش و توسعه  منابع محدود منجر به افت کیفیت می شود. همچنین این اغلب نشان دهنده یک مشکل عمیق تر است؛ انتشار همه چیز اغلب به معنای “انتشار هر چیزی است که می توانیم” ، به جای “انتشار هر آنچه آموخته ایم که کاربران واقعاً به آن نیاز دارند و این یک فاجعه بیش نیست.

بروزرسانی محتوا را فراموش نکنید!

بدون برنامه پشتیبانی هیچ محتوایی را منتشر نکنید.

اگر روزنامه ها “رسانه درخت مرده” هستند در مقابل، اطلاعات منتشر شده در اینترنت یک گیاه سبز زنده است. و همانطور که تقریباً در حدود 10000 سال قبل از میلاد فهمیدیم گیاهان اگر آنها را پرورش دهیم و آینده آنها را متناسب با اهداف خود شکل دهیم مفیدتر هستند.

وقتی اطلاعات جدید دیگر مفید نبودند  محتوای واقعی باید به روز شود، محتوای حساس به زمان مانند اخبار جدید یا اطلاعات مربوط به رویدادها باید طبق برنامه کاشته شده و پس از پایان دوره شکوفایی آنها کاهش یابد. شاید مهمتر از همه، اگر یک برنامه محتوا شروع به کار کرد  باید ثمره چرخه رشد خود را داشته باشد تا ثمری داشته باشد و تمام تلاش را ارزشمند کند.

صحبت در مورد همه اینها آسان است، اما دلیل این که اکثر مطالب به درستی پشتیبانی نمی شوند این است که بیشتر برنامه های محتوایی بدون توجه به مسئولیت های دیگر، به تولید، بازنگری و انتشار محتوا که قبلاً بیش از حد منتشر شده اند، متکی هستند.

امید به اینکه یک سیستم مدیریت محتوا جایگزین این نوع مراقبت و توجه انسان شود،  این کار همان اندازه موثر است که یک انبار پر از ماشین آلات کشاورزی بدون سرنشین را در یک مزرعه قرار دهید ، برای تعطیلات بروید و امیدوار باشید که همه اینها درست شود. تراکتورها از گاوآهن های اسب کش کارایی بیشتری دارند اما هنوز هم به انسان ها نیاز دارند تا تصمیم بگیرند که کجا و چه موقع و چگونه از آنها استفاده کنند.

مهم نیست که چگونه به استراتژی محتوا می رسیم، یا چه نوع کار استراتژی محتوا انجام می دهیم  این اصول و فرضیات مشترک اساس کار ما است. استراتژی محتوا یک زمینه جوان است، اما از مشاغلی که چیزی غیر از جدید هستند تکامل یافته است.